
پایان جنگ و پذیرش قطعنامه
پایان جنگ و پذیرش قطعنامه
همهی این قطعنامهها در زمانهایی صادر میشد که رزمندگان اسلام در جبههها پیروزیهایی به دست میآوردند و متحدان عراق تلاش میکردندبا صدور این قطعنامههااز نابودی ارتش عراق جلوگیری نمایند و مانع از پیروزی نهایی ایران شوند.
نگاهی گذرا به متن قطعنامههای سازمان ملل متحد در مورد جنگ عراق علیه ایران نشان دهنده ی این موضوع است.
هنگامی که صدام با ارتش خود صدها کیلومتر مربع از خاک ایران را اشغال کرد و تعدادی از شهرها و صدها روستای مرزی ایران را پس از اشغال با خاک یکسان نمود، سازمان مللمتحد با سکوت مرگبار خود هیچ عکس العملی از خود نشان نداد.
اشغالگران عراقی فقط در استان خوزستان ۳۶۵ روستا را که هموطنان عرب زبان ما در آنها ساکن بودند، نابود کردند. ولی سازمان ملل متحد به جای اینکه عراق را ملزم کند از خاک ایران خارج شود تنها به صدور یک نامه بیارزش از سوی دبیر کل سازمان ملل متحد اکتفا کرد: «من از گسترش اختلاف بین ایران و عراق نگران هستم این امر به عقیدهی من یک تهدید بالقوه برای صلح و امنیت بین المللی است!!» و این تنها کاری بود که سازمان ملل متحد در مقابل اشغالگری عراقیها انجام داد.
اما وقتی رزمندگان پرتوان اسلام شروع به اخراج اشغالگران از سرزمینها، شهرها و روستاهای اشغالی ایران نمودند و برای تنبیه متجاوز وارد خاک عراق شدند، دیگر از نصیحتهای بیحاصل دبیر کل سازمان ملل متحد خبری نبود. بایدها و نبایدها جای نصایح را گرفت. بخشهایی از قطعنامههای ۵۱۴ و ۵۲۲ که در سال ۱۳۶۱ به دنبال پیروزیهای رزمندگان اسلام و به فاصله ی چند ماه صادر شد، بیانگر این موضوع است:
۱ـ سازمان ملل متحد مصرا خواهان آتش پس فوری و خاتمه تمام عملیات نظامی میباشد.
۲ـ درخواست خود را برای عقب نشینی نیروها به مرزهای شناختهشدهیبین المللیتاکیدمی کند و…
ضربات کوبنده رزمندگان اسلام باعث شد گردانندگان سازمان ملل متحد که قدرتهای شیطانی دنیا هستند، فراموش کنند در موقع صدور این قطعنامهها هنوز شهرهای نوسود، مهران، نفت شهر، قصر شیرین و مساحت زیادی از خاک ایران در اشغال ارتش عراق است، وگرنه قطعنامهها رابه گونهای دیگر تنظیم میکردند.
عملیات رزمندگان اسلام در خاک عراق و ضربات جبران ناپذیری که ارتش عراق از این حملات متحمل میشد، تغییراتی را در قطعنامههای سازمان ملل در پی داشت. با پافشاری ایران بر حق خود که تعیین متجاوز در جنگ بود و نمایش اقتدار ملی با انجام عملیات در عمق خاک عراق، از این به بعد در قطعنامهها صد در صد از عراق جانبداری نمیشد از جمله، در طرح ۸ مادهای دبیر کل سازمان ملل متحد که در سال ۱۳۶۳ صادر و خواستههای سازمان ملل متحد به هر دو طرف جنگ یعنی ایران و عراق اعلام شد.
در بهمن ماه سال ۱۳۶۴ ایران بندر استراتژیک فاو و اطراف آن را در جنوب عراق، با انجام عملیات والفجر ۸ به وسعت ۷۰۰ کیلومترمربع به تصرف خود در آورد. قطع ارتباط عراق با آبهای خلیج فارس و برچیدن پایگاههای موشکی عراق در فاو که شهر دزفول و سایر شهرهای خوزستان از طریق آنها مورد حمله قرار میگرفتند، از جمله اهداف این عملیات بود. پس از این پیروزی، قطعنامه ۵۸۲ صادر شد. در این قطعنامه با اظهار نگرانی عمیق از طولانی شدن جنگ بین ایران و عراق و با تاکید بر غیر قابل قبول بودن، کسب سرزمین از راه زور و بدون اینکه اشارهای به آغاز کننده ی جنگ داشته باشد، تنها به اقداماتی که سبب بروز جنگ گردیده اظهار تأسف شده بود.
با تصرف بندر فاو دنیای استکبار به این امر واقف شد که جمهوری اسلامی ایران یک حکومت پاید ار و مردم ایران مردمی مقتدر و غیر قابل سرکوب و شکست هستند. پس از این عملیات ، ایران بیش از بیست عملیات بزرگ و کوچک انجام داد که تمام این حملات در خاک عراق بود.
مهمترین این عملیات کربلای ۵ نام داشت که در زمستان ۱۳۶۵ نیروهای ایرانی با انجام این عملیات تا نزدیکی بصره دومین شهر مهم عراق پیش رفتند. محل انجام این عملیات از سوی حضرت امام (ره) جایی انتخاب شد که بیشترین و مهمترین موانع کارشناسان اروپایی برای جلوگیری از نفوذ رزمندگان اسلام، ساخته شده بود.
با عبور رزمندگان اسلام از این موانع و انهدام ماشین جنگی دشمن، سازمان ملل متحد و اعضای موثر در آن سازمان مجبور شدند قطعنامه ۵۹۸ را تنظیم کنند. این قطعنامه انتظارات ایران را تأمین نمیکرد ولی نکات مثبتی نسبت به قطعنامههای قبلی داشت
دیدگاه ها